۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۷, جمعه

ایران... سوریه... ایران

تب انتخابات ریاست جمهوری در ایران بالا گرفته ولی من هنوز آمادگی نوشتن در این باره را ندارم. اتفاقاتی را که در همسایگی ایران روی می دهد بی ارتباط با وضعیت کنونی ایران نمی دانم و بر این باورم که این سناریو می تواند بزودی سرنوشت تحولات داخلی ایران را نیز رقم بزند. اگر به نقشه ی "سوریه ای" و یا "عراقی" کردن ایران باور داشته باشیم، پس مانع ایجاد کردن جلوی تحقق این "نقشه راه" هم خود بخشی از نگاه راهبردی به امر انتخابات در ایران خواهد بود. مسئله فراتر و گسترده از سازوکار "شرکت و یا تحریم" و نیز "آمدن و نیامدن" است. در این باره در آینده مفصل تر خواهم نوشت اما...
اوضاع سوریه مثل یک کلم پیچ در هم تنیده و تو در تو است و هرچه پیش می روی گویا یک برگ، صفحه و پنجره ی جدیدی باز می شود که به گفته ی شعرا و فلاسفه اعماق یک مغاک را در برابر چشمانت به نمایش می گذارد.
احتمالا خوانندگان فیلم جگرخواری فرمانده ی شورشیان سوری را در این و یا آن سایت دیده اند. بعد از آنکه طالبان و القاعده در پاکستان و عراق انظار جهانیان را به این گونه نمایش ها روشن کردند، اکنون همتاهای سوری شان هم برای اثبات برادری و هم برای عقب نیافتادن در جنگ روانی چنین فیلم هایی را در شبکه های جهانی مجازی منتشر می کنند. این ویئوی مشمئز کننده که گویا در 26 ماه مارس تهیه شده و چندی بعد در شبکه جهانی یوتیوب منتشر شده خالد الحمد، یکی از فرماندهان بریگاد عمر فاروق را نشان می دهد که در حال سلاخی سرباز سوری و سپس گاز زدن به قلب از جای کنده ی او است. او می گوید "سگ های بشار اسد ما از قلب ها و جگرهایتان خواهیم خورد... ای قربانیان بابا امر شما این علوی ها را سلاخی خواهید کرد و قلبشان را خواهید خورد". این بریگاد که گویا 15 هزار فرد مسلح را زیر پرچم خود دارد منطقه ای بنام  القصیر را تحت اشغال دارد.
این فیلم بارها از "یو تیوب" حذف و دوباره توسط افراد دیگری به نمایش گذاشته شده است.
این فیلم نه ساختگی است و نه کسی صحت آنرا تکذیب کرده است. همین آدمخوار در مصاحبه ای با مجله آمریکایی "تایم" که از طریق اسکایپ صورت گرفته آنرا تائید کرده است و افزوده که این تنها ویدئویی نیست که او دست به چنین اعمالی زده و مژده داده است که بزودی ویدئوی دیگری را که او و یکی از همرزمانش را حال سلاخی و قطعه قطعه کردن یک سرباز دیگر سوری نشان می دهد منتشر خواهند کرد. همین آقای خالد در این مصاحبه که روزنامه ِ آلمانی "دی ولت" بخش هایی از آنرا در یک مقاله ی بلند نقل کرده گناه این اعمال را به گردن دولت سوریه انداخته و گفته است که آنچه که او در این جنگ دیده او و همقطارانش را به چنین حال و روزی انداخته است. روزنامه "دی ولت"، که یکی از ارگان های بدنام دوران جنگ سرد است و سعی می کند چهره ای روشنفکر مآب و نظرساز از خود به نمایش بگذارد، می کوشد با مراجعه به رنگ مذهبی اختلافات در سوریه وقوع چنین اتفاقاتی را توجیه کند و از جمله می نویسد: "این منطق قدیمی خشونت است که بواسطه ی رسانه های دیجیتالی بصورت تساعدی شتاب گرفته است: مبارزه هر چه طولانی تر و فرسایشی شود رعب و وحشت به سلاح اصلی هر دو طرف تبدیل می شود. اما از آنجایی که این سلاح ها بّرایی خود را از دست می دهد پس می باید بر وحشت زایی فیمابین دشمنان افزود. این امر بواسطه ی روبنای مذهبی مبارزه، که هر مسئلهِ مرگ و زندگی را در تظاهر آتش آخرزمانی فرو می برد ...و بجز آنکه این نبردها خودبخود در سطح بسیار بالایی از حدت آغاز شده بود...سوریه  از نسل ها پیش حکومت قهر و خشونت بوده است". نویسنده ی مقاله ی "دی ولت" که از منطق "خیر و شر" این آدمخواران واهمه زده شده آنرا خطرناک می نامد، افزون بر آنکه فرماندهان دیگری وعده داده اند "بگذارید مناطق علوی نشین لاذقیه و طارطوس را تسخیر کنیم" و با دست نشان داده اند که سرشان را خواهیم برید.
اما این یک سوی قضیه است، سوی دیگر اینست که این گروه ها و حامیان غربی شان دو سال است که منتظرند حکومت اسد ساقط شود، ولی گویا دستی غیبی پشت و پناه آنست. تشدید تلاش ها برای ارسال سلاح، قطعنامه، و غیره به جایی نکشیده که هیچ، تاثیر سویی نیز برجای گذاشته است. مثلا قطعنامه ای که قرار بود دیروز در مجمع سازمان ملل به تصویب رسد رای کمتری آورد تا مشابه همین قطعنامه که دوماه پیش از این به تصویب رسیده بود. اینبار از 193 کشور حاضر در مجمع فقط 107 کشور رای مثبت به قطعنامه دادند، 59 کشور رای ممتنع دادند، از جمله برزیل، آرژانتین، هندوستان و آفریقای جنوبی. روسیه و چین هم طبق معمول رای منفی به این قطعنامه دادند. نماینده هندوستان در مجمع عمومی سازمان ملل گفته است "مردم سوریه باید در انتخاب نماینده خود مختار باشند و این کار سازمان ملل نیست که به آنها دیکته کند و این کار موجب بروز این ظن می شود که سازمان ملل فعالانه در راستای تغییر رژیم در سوریه است". چنانکه روزنامه ی آلمانی "برلینر تسایتونگ" در روز 17 ماه مه نوشته پاره ای از کشورهایی که به این قطعنامه رای ممتنع داده اند از سماجت و مداخله جویی "قطر" در جا انداختن اپوزیسیون سوریه به عنوان نماینده رسمی و سپردن کرسی سوریه به این نیروها بشدت به خشم آمده بودند.
 از سوی دیگر نتیجه ی این جنگ روانی تف سربالایی است برای اسلامیست ها که قدرت گیری روزافزونشان در میان مخالفان سوریه موجب شده تا مردم در کشورهای غربی از پرداخت کمک های مردمی بکاهند، تا حدی که سازمان های بین المللی وضعیت را "فاجعه بار" می خوانند. برای نمونه بنا به نوشته روزنامه "برلینر تسایتونگ" از آغازدرگیری ها در سوریه مردم آلمان فقط 12 هزار یورو بصورت کمک پرداخت کرده اند، در حالیکه هنگام وقوع سیل در پاکستان در چند روز 20 میلیون یورو جمع آوری شده بود.
اما این جو عصبی که نمونه ی آنرا هنگام ملاقات اردوغان و اوباما در روز 16 ماه مه در واشنگتن جهانیان مشاهده کردند و اوباما علنا  و در حضور خبرنگاران به درخواست ارسال سلاح برای اپوزیسیون از سوی اردوغان پاسخ منفی داد، علت دیگری هم دارد. آمریکا و روسیه در حال طرح نقشه های جدیدتری برای سوریه اند و چیزی که مهمتر از همه است اینست که بنا به نوشته روزنامه "دی ولت"ارتش سوریه از یکماه پیش دست به یک عملیات گسترده زده که در صورت ادامه تناسب قوا را بزودی بسود خود تغییر خواهد داد.
 
حالا رسیدیم باز به ایران و سیاست های کلان و بیت رهبری و حزب الله لبنان و ژئوپلتیک منطقه و تقسیمات سنی و شیعی خاورمیانه و ... ببینیم رفسنجانی برنامه اش چیست؟...