۱۳۹۰ خرداد ۱۶, دوشنبه

نظم نوین

جهان داره چهار اسبه به طرف نظم نوینی حرکت می کنه که با وجود تبلیغات گوش خراش درباره ی مشارکت عمومی در تصمیم گیری ها مردم کمترین سهم را در آن خواهند داشت! تعجب نکنید! این حرف نه از سر بدبینی مزمن و نه سیاه نمایی از سر عداوت با وضع موجود است. این را تا اینجاش داشته باشید و کمی هم به جنبش "دمکراتیک" در کشورهای عربی نگاه کنید بعد...
دیروز انتخابات پیش از موعد در پرتغال برگزار شد و مردم یک کشور بحران زده طبق معمول به کمپ راست رای دادند. به این امید که "سرمایه" می داند خرش را به کدام آخور ببندد. مجری اخبار تلویزیون دوم آلمان، که خبرنگار دنیا دیده و مجربی است این بخش خبری را با این جملات آغاز کرد: مردم در این انتخابات شرکت کردند و به حزبی رای دادند که کوچکترین تاثیر را بر سیاست آینده ی این فقیرترین کشور اروپای غربی خواهد داشت. سیاست این کشور را کسانی تعیین خواهند که قروض آن را پرداخت می کنند.
خبر دیگر اینبار نه غرب اروپا، بلکه بخش جنوب شرقی آن یعنی یونان. مردم یونان نسبت به سیاست های تحمیلی بانک جهانی موضعی انتقادی و اعتراض آمیز دارند و به درستی از به حراج گذاشتن دارایی های این کشور واهمه دارند. آنان می ترسند که یونان بار دیگر ، و اینبار نرم نرمک به مستعمره ی پولی آلمان تبدیل شود و این ترس خود را با نشان دادن علائم استیلای فاشیست ها بر اتحادیه اروپا در تظاهرات ابراز می دارند. در برنامه های رادیو تلویزیونی و مطبوعات آلمان در واکنش به این تبلیغات یونانی ها چنین می خوانیم و می شنویم: کسی که دستش را جلوی دیگران دراز می کنه باید دهنش رو ببنده و یا اونجایی که آدم غذا می خوره نباید برینه. ما پولتون را می دیم به پایمان هم می شاشید.و جواب هایی از این دست. اما آیا واقعا آلمانی ها و فرانسوی ها که بزرگ ترین سوداگران  وضعیت کنونی بحرانی در این کشورها هستند یک شاهی از جیب خودشان بابت پرداخت بدهی های این کشورها خرج کرده اند؟
دمکرات های دو آتشه ی ما پیدا کنند حلقه ی گمشده ی این زنجیره را! 
نتیجه ی اخلاقی:
مردم در شرایط بحرانی همیشه رایشان به محافظه کاران است برای تثبیت وضع موجود!
رای مردم در این شرایط پاپاسی نمی ارزد چون سیاست گزاری در سطح دیگری انجام می شود!
سیاست هنوز بر پاشنه ی قدیمی هرچه بامش بیش برفش بیشتر! می چرخد!
سیاست در اروپا تحمیلی است. تحمیل منافع کشورهای قدرتمند اروپا که خواهان تحکیم جای پای خود در رقابت های جهانی هستند به کشورهای دیگر عضو، به قیمت از دست دادن استقلال و حق حاکمیتشان!
این قافله هنوز به سر منزل مقصود نرسیده و کشورهای اروپای شرقی یکی بعد از دیگری قباله کشورشان را به نام تازه دامادهای آلمانی وفرانسوی خواهند کرد!
اگر نتایج دیگری سراغ داشتید به این لیست اضافه کنید! 

۱ نظر:

  1. سلام
    در یکی از پست هایتان نوشته بودید که جزوه ی معروف درباره 28 مرداد نوشته زاخاریان (از اعضای حزب توده) کنتر دیده شده است و گفته بودید که در آینده آن را در همین سایت منتشر میکنید ولی من آن را پیدا نکردم. میشه منو راهنمایی کنید؟
    با سپاس پیشاپیش
    این ایمیل منه:
    saghar.bozorgi@gmail.com

    پاسخحذف