در خبرها آمد که شورشیان سلفی مالی آثار باستانی شهر تیمبوکتو را تخریب کرده اند. کشور مالی از آن دسته کشورهایی است که جغرافیای سیاسی اش با خط کش استعمارگران بر صفحه سیاسی آفریقا طراحی شده است. نواحی شمال غربی آفریقا، جایی که که صحرانشینان توارگ ادعای مالکیت بر بخش های بزرگی از کشورهای منطقه ، از مالی و موریتانی گرفته تا نیجر را دارند دستخوش ناآرامی های سیاسی دامنه داری شده، که یکی از مولفه های خطرناک آن حضور فزاینده ی رزمندگان القاعده و قدرت گرفتن گروه های مسلح سلفی است.
این نخستین باری نیست که آثار بی همتای باستانی طعمه ویرانگری های گروه هایی از این دست شده است. اشک مجسمه های بودا در بامیان افغانستان هنوز خشک نشده، یک عده با جکش به جان آثار باستانی اسلامی در تیمبوکتو افتادند. آبادی تیمبوکتو، که جزو میراث فرهنگی یونسکو است، نه فقط دارای مساجد کهن، بلکه دستنوشته های فراوانی از آثار اسلامی و قرآن های کمیابی است که این شهر را در شمال آفریقا، در منطقه آفریقایی اسلامی بی همتا ساخته است. جالب است که همین نواحی، صخره های کوهستان سر به فلک کشیده ایدین نقاشی های عصر حجر را در خود جای داده است که حاکی از وجود فرهنگی در این نواحی پیش از گسترش صحرا در 4000 سال پیش از این است.
نویسنده ای در "روزنامه ی برلنی" نوشته بود، که روشنگری در اروپا بدون اسلام نا ممکن می بود. به سخنی دیگر این اسلام بود که واسطه ی فرادهش میراث فیلسوفان یونان به اروپای اسیر ظلمت قرون وسطا شد. البته حدیث و روایت در این باره بسیار است، اما یک جنبه از این ادعا تا آنجایی صحت دارد، که دستگاه خلافت اسلامی زمینه ای را ایجاد کرد که در دامان آن مقدمات پرداختن به آثار پیشا اسلامی ممکن گشت. اما این همه ی ماجرا نیست. سراسر دنیای خلافت، که در پی تحکیم و تثبیت سلطه ی خود بود، نه فقط با ابن رشد مسلمان و ابن میمون یهودی و کندی (سریانی) ، بلکه با شیخ محمد غزالی ها روبرو بوده است، و یا با عربهائی که در آغاز اسلام حتی از اشتغال به علوم اسلام امتناع داشتند و
آنچه را که از علوم بیگانه در ایران و مصر می یافتند نابود می کردند.
امروز هم ما شاهد قدرت گرفتن خوانشی از اسلام هستیم که نمونه بارز آن را می توان در قدرت گرفتن جریان های سلفی مشاهده کرد. اسلام مداراگر در حال عقب نشینی و سلفی ها، در کنار فرقه های بنیادگرای دیگر با پشتوانه مالی عربستان سعودی و حمایت ضمنی آمریکایی ها ارتش عظیمی از جوانان را پشت خود راه انداخته اند. شورش در کشورهای عربی تضادهای آشتی ناپذیری را از عمق جامعه به سطح آورده است که اکنون نمادهای آن را به صورت تساهل گریزی مشاهده می کنیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر