موضوع گسترش جنبش های اعتراضی در شمال آفریقا و خاورمیانه هنوز اذهان عمومی را به خود مشغول داشته است. هنوز نمی توان تحلیلی جامع از علل و عوامل گسترش سریع این جنبش های در منطقه ای بسیار وسیع از دیدگاه جغرافیایی و متفاوت از دیدگاه اجتماعی و تاریخی به دست داد. صاحب نظرهای سیاسی در خود این کشورها هنوز خود شگفت زده از سرعت گسترش این جنبش ها و رادیکالیزه شدن آن هستند ، اما من در عجبم که چگونه برخی از فعالان گستره ی اینرنتی ما هر روز تحلیل های تازه ای را ارائه می دهند و تا جایی پیش می روند که قبل از آنکه این جنبش ها به نتیجه ای برسند نه تنها آن را جمع بندی می کنند بلکه درس های آن را برای جنبش دمکراتیک مردم ایران به خوانندگان عرضه می کنند. نگاهی به سایت های "ایران امروز" و "اخبار روز" کافی است تا با نمونه های متعددی از این دست تحلیل ها روبرو شویم. شکی نیست که یک جنبش گسترده در کشورهای عربی در حال وقوع است و نیروهای گوناگون موجود، چه قدرت حکومتی و چه نیروهای سنتی هر یک می کوشند بر روند این نیروها تاثیر بگذارند و مهر خود را بر روند آتی تحولات بگذارند. در کنار آن با باز شدن فضای سیاسی نیروهای جدیدی در حال شکل گیری هستند که دارای منشا های سیاسی متفاوتی هستند. این نیروها نیز که بیشتر در روند جنبش های خیابانی کنونی تاثیرگذارند و نیروی خود را از آن جا می گیرند، اینها نیز در پی جهت دادن به این تحولات هستند. در کنار اینها نیروهای خارجی ، کشورهای ذینفع نیز در عمل در پی سنگین تر کردن کفه ی ترازو بسود خود هستند. در این میان موضع اسرائیل مخرب ترین موضع، حتی نسبت به منافع استراتژیک خود است. موضع دولت اسرائیل اینست که با بزرگ تر نشان دادن خطر "اخوان المسلمین"، و حتما در خفا کمک به تحقق آن، جنبش را بسوی فائق آمدن آنها سوق دهد. هدف پیروزی اسلام گرایان نیست، قصد آنان به شکست کشاندن این جنبش از طریق سرکوب جنبش و استقرار مجدد نظام گذشته است. آنها خواهان حفظ وضع موجودند. در همین رابطه است که چنین استدلال می کنند که کشورهای متمایل به غرب در میان کشورهای عربی - سنی استوارترین سنگر مانع سلطه ی ایران در منطقه بوده و مصر مبارک رهبری این جبهه را در اختیار دارد. با شکسته شدن این جبهه نیروهای متمایل به ایران در میان کشورهای عربی، از جمله سوریه و لبنان تحت نفوذ حزب الله دست بالا را خواهند گرفت. ترس از هلال شیعی، ترسی است که آنان می پراکنند تا غرب را از حمایت جنبش های اعتراضی باز دارند. این موضع نه فقط از سوی مقامات رسمی دولت اسرائیل بلکه متاسفانه از سوی تعداد زیادی از روشنفکران دوست اسرائیل در کشورهای اروپایی نیز که در گذشته به حمایت از جنبش های دمکراتیک کشورهای اسلامی برخاسته بودند ، و از جمله در حمایت از جنبش سبز در ایران فعالیت داشتند به چشم می خورد. برنارد لوی استروس، آلن فینکل کروت و آندره گلوکزمن، از روشنفکران و فیلسوفان موج نو فرانسه، که در گذشته در احزاب چپ و بعضا مائوئیستی فعال بوده اند و سالیانی است که از نظریه پردازان راست به شمار می آیند، اکنون در مطبوعات فرانسه بذر بی اعتمادی نسبت به این جنبش ها پراکنده می سازند. گویا بزرگ کردن خطر "اخوان المسلمین" را بهترین امکان برای تضعیف حمایت بین المللی از این جنبش ها و تفرقه افکنی میان نیروهای درون این جنبش اعتراضی یافته اند. آیا این ترفند کارساز خواهد شد؟ آیا مشابه چنین کوششی را در ایران مشاهده نمی کنیم که با اشاره به اعتقادات پاره ای از نیروهای جنبش سبز به اسلام و انقلاب سعی در پراکندن و تضعیف آن می کنند. سیاست و جنبش سیاسی ، آنهم در دوران انقلابی پدیده ای بغایت پویا است. آنچه که ایستا است موضع نظاره گران و تحلیل گران آن است. اشکال از جنبش نیست. اشکال از ماست که اغلب قادر نیستیم پا به پای جنبش حرکت کنیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر