پيامی که مير حسين موسوی پس از روزهای پر هياهوی عاشورا صادر کرده است در نوع خود بی نظير است و متاسفانه همين جنبه ی آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. عاشورای امسال بيم و اميدهای فراوانی را در دلها زنده کرد. از يکسو نشان داد که عزم مردم برای "تغيير" جزم تر شده است و سودای خانه نشينی و سپردن سرنوشت خود به حکومت کودتايی را ندارند. و از سوی ديگر حاکميت نيز نشان داد که آماده ی دست زدن به هر جنايتی برای سرکوب حرکت اعتراضی مردم است. اگر تفسيرگران ما روزهای پس از عاشورا را که فقط چند روزی از آن گذشته است بياد داشته باشند و تفسيرهای آن روزها را بازخوانی کنند و خبرهايی را که بر خروجی خبرگزاری های جهانی قرار گرفت مرور کنند در خواهند يافت که چرا بيانيه ی هفدهم مير حسين موسوی پر از تدبير و خردمندانه است و علاوه بر آن دارای يک بار روانشناسانه است که بموقع کار خود را کرد. حکومت پس از عاشورای امسال راهکار تهديد و ارعاب را در پيش گرفت و دستگيری های گسترده که نشانگر هيچ منطق عملی نبود الا ژرفش جو خفقان زا . برای تکميل آن به دروغ پراکنی از راه رسانه های انحصاری و مزدور خود دست زد و چنين وانمود کرد که گويا جنبش سبز و رهبران آن به دنبال سوراخ موشند. در چنين موقعيتی پيام مير حسين موسوی مثل بمب در رسانه های داخلی و خارجی ترکيد و نشان داد که جنگ مغلوبه نشده و جنبش همچنان استوار بر آرمانهای خود ايستاده است.اکنون همان تفسير نويسان که اغلبشان پشت کامپيوترهای خود سنگرگرفته اند و بجای آنکه چشمان به باتوم و قمه ی لباس شخصی ها باشد به مانيتورها زل می زنند به پشت گرمی همين بيانيه با مترهای کج و معوج خود آنرا اندازه می گيرند. يکی آن را عقب نشينی و ديگری آنرا نشانه ی عقب ماندگی از جنبش می نامد. اما همين دن کيشوت های وطنی فراموش می کنند که همين جنبش و بر و بيای امروزشان را مديون همين بيانيه هستند و نمی دانند اين روزهای پيش و پس از عاشورا خود جنبش است که در جاده ای پر فراز و نشيب گام گذاشته و هنوز در ميانه ی اين راه است و تا رسيدن به مقصد عاشوراهای ديگری را تجربه خواهد کرد و به پيام های ديگری برای بالا کشيدن خود نياز خواهد داشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر